تربیت فرزند

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

همه والدین دوست دارند بدانند شیوه تربیتی صحیح کدام است و چگونه می‌توانند در تربیت فرزندان خود موفق باشند؛ آیا باید آن‌قدر با آنها مهربان باشند که اجازه بدهند هر کاری که می‌خواهند انجام دهند یا برعکس برای کوچک‌ترین خطایی فرزندانشان را تنبیه کنند.

اما به راستی معنای تنبیه چیست و آیا برای یک تربیت موفق باید هرگونه تنبیهی را حذف کرد؟

پیش از هر چیز باید توضیح داد که این مطلب فقط برای کسانی نیست که سر کودکانشان داد می‌زنند یا با آنها با خشونت برخورد می‌کنند. آنچه به عنوان «تربیت بدون فریاد» یا «تربیت بدون خشونت» در بحث پرورش کودکان معرفی می‌شود، یک شیوه تربیتی است که می‌تواند برای هر پدر و مادری کاربرد داشته باشد.

همه در تئوری می‌دانند که امروز دیگر فریاد زدن بر سر بچه‌ها، کتک زدن یا یک سیلی آرام، نیشگون گرفتن‌ها، تهدید، ترساندن و ... مشروعیتی ندارند و روش‌های تربیتی ناپسند و حتی نادرستی تلقی می‌شوند. اما در عمل چه باید کرد؟

تربیت بدون فریاد


تربیت بدون فریاد (یا تربیت بدون خشونت، یا تربیت توام با احترام متقابل، ... یا هر چیزی که شما دوست دارید اسمش را بگذارید)، برای این پرسش بسیاری از پدر و مادرها جواب دارند! برای به کارگیری این روش باید پنج مورد را نظر داشته باشیم:


۱. آیا تربیت بدون فریاد و خشونت به معنی بی قانونی است؟!

همه ما هم دیده و شنیده‌ایم که می‌گویند فلانی بچه‌اش را رها کرده هر کاری می‌خواهد بکند؟ بچه باید تربیت داشته باشد و ...

درست است! در این روش هم اتفاقا می‌گویند بچه باید قانون‌مدار باشد و بسیار هم سر آن حساسیت دارند! خیلی‌ها فکر می‌کنند اگر پدر و مادری تنبیه (به معنای رایج آن) نکنند، در واقع می‌گذارند کودکشان هر کاری بکند. اما مساله این است که تنبیه به معنی تربیت نیست.

در روش تربیت بدون فریاد محدودیت‌ها و قوانین ما (به عنوان پدر و مادر) کم و بیش ممکن است همان‌هایی باشد که بوده، اما روش برخوردمان متفاوت است.

اینجا تنبیه و خشونت جای خود را به تعامل و گفت‌وگو می‌دهد یا بهتر است بگوییم گفت و شنود!

روی «شنیدن» کودک بسیار تاکید هست، حتی وقتی که خیلی کوچک هستند و هنوز نمی‌توانند به خوبی صحبت کنند. ولی ما مادران و پدران می‌دانیم که با صبر و حوصله می‌توانیم به آنها گوش کنیم و آنها را بفهمیم!

این یعنی احترام گذاشتن به کودک و به خود. وقتی فریاد نمی‌زنیم و سعی می‌کنیم کودکمان را بشنویم و بفهمیم و از او هم می‌خواهیم که حرف ما را بشنود و توضیحاتمان را بفهمد، احساس اعتماد به نفس بیشتری داریم، و قطعا کودک قوی‌تر و خودساخته‌تری پرورش خواهیم داد.


2. این روش تربیتی معجزه نمی‌کند و به معنی این نیست که هر کس آن را به کار بگیرد دیگر لحظات بحرانی را تجربه نخواهد کرد و دچار سرخوردگی نخواهد شد!

نباید تصور کنیم که اگر روش برقراری تعامل را انتخاب کردیم و خشونت به خرج ندادیم، در بهشت مطلق با بچه‌ها زندگی خواهیم کرد و هرگز آنها قشقرق راه نمی‌اندازند، لحظات بحرانی به وجود نمی‌آید و ما هم احساس سرخوردگی نمی‌کنیم. نه! از این خبرها نیست! ما همچنان ممکن است گه‌گاهی لحظات بحرانی داشته باشیم؛ اما باید بدانیم و آگاه باشیم که اینها برای رشد کودک ما و ساخته شدن شخصیت آنها ضروری هستند.

در واقع روش تربیت احترام متقابل کمک می‌کند که با بچه‌ها در هر مرحله از رشد آنها همراه شویم، حتی در مراحل همراه با اعتراض‌های زیاد و لحظات بحرانی.

تربیت فرزند بدون فریاد


۳. تعامل غیر خشن بیش از هر چیز بر «شناخت خود» و «تمرکز روی خود» تاکید دارد.

بله، من به عنوان مادر یا پدر باید اول خودم را بشناسم، در غیر این صورت چطور می‌توانم با عصبانیت‌ها، ناراحتی‌ها و سرخوردگی‌هایم کنار بیایم؟

چطور می‌توانم احساساتم را مدیریت کنم؟

و اگر نتوانم احساسات خودم را مدیریت کنم و مسئولیت‌هایم را به عنوان یک فرد بزرگسال آن‌طور که باید بشناسم، چطور می‌توانم انتظار داشته باشم که در مورد کودکم موفق باشم؟

برای توضیح بیشتر در این باره بخش‌هایی از کتاب تربیت بدون فریاد را که اتفاقا به فارسی هم ترجمه شده است، می‌آوریم:

«مهم‌ترین کاری که می‌توانیم برای فرزندان خود انجام دهیم این است که یاد بگیریم روی رفتار خود تمرکز کنیم. شاید این سئوال در ذهن ایجاد شود که یعنی چه؟ یعنی توجه‌ام را از بچه‌ام برگردانم و متوجه خودم کنم؟ آیا این کار برخلاف اصول تربیتی نیست؟

در جواب گفته می‌شود که خیر این طور نیست. منظور این نیست که فرزند خود را در انتهای فهرست اولویت‌ها قرار دهید، اصلاً و ابداً! آنچه گفته می‌شود این است که بر خود تمرکز کنید تا رابطه سالم‌تر و شادتری با کل اعضای خانواده داشته باشید.

الگوی معیوبی که ما در روابط خود استفاده می‌کنیم به ما می‌گوید که برای داشتن روابط سالم باید حواس خود را متوجه نیاز دیگران کرده و سعی کنیم در خدمت آن‌ها باشیم و آن‌ها را راضی نگه داریم. ممکن است با چنین الگویی مخالف باشید اما صبور بوده و همراه باشید.

باید راه بهتری هم وجود داشته باشد؛ راهی که بدون به عهده گرفتن مسئولیت کامل زندگی فرزندانمان به سلطه و نفوذ عمیق خود بر زندگی آن‌ها آری بگوییم. این گزینه سوم تربیت بدون فریاد نامیده می‌شود زیرا این روش تأکید فوق‌العاده‌ای بر نگرانی والدین و فرونشاندن آن دارد. تربیت بدون فریاد می‌گوید: تنها راه حفظ سلطه و نفوذ بر فرزندمان این است که بر خود مسلط باشیم. و با صدای بلند بگویید: مسئولیت من نسبت به فرزندم این است که صرف‌نظر از رفتار او، مراقب رفتار خود باشم.

اگر اطمینان حاصل کنید که حتی در صورت بدرفتاری فرزندتان، رفتار شما صحیح خواهد بود، در آن صورت احتمال آنکه در هر موقعیتی تأثیری مثبت اعمال کنید بیشتر خواهد شد.

حال هر موقعیتی باشد و معنی تربیت بدون فریاد همین است. تربیت بدون فریاد مستلزم خودآگاهی روزافزون، احساس خودفرمانی بیشتر و تمایل بیشتر برای قبول مسئولیت رفتار خود است، حال رفتار اطرافیان هر چه می‌خواهد باشد.

معنی تربیت بدون فریاد این است: بصیرت و آگاهی نسبت به رشد و تکامل مستمر خود، طوری که بتوانید فرزندانتان را نیز در مسیر رشدشان هدایت کنید.» (برگرفته از کتاب تربیت بدون فریاد، نوشته هال ادوارد رانکل)

تربیت فرزند بدون فریاد

4.از خودمان مراقبت کنیم.

زمان‌هایی را در نظر بگیرید برای اینکه خودتان را احیا و بازسازی کنید، برای اینکه استراحت کنید، برای اینکه آرامش پیدا کنید، برای خودتان وقت بگذارید تا در جایی آرام و به دور از تنش‌ها و هیجانات روزمره باشید و همین‌طور زمانی فارغ از مسئولیت پدر و مادری! این نه تنها برای خود شما بلکه اتفاقا برای بیشتر مسئول بودنتان در مقابل فرزندتان و حضور موثرترتان کنار او لازم و ضروری است!

حتی اگر شده این زمانی که برای خود می‌گذارید در حد سه نفس عمیق در طول روز باشد، آن را از خودتان دریغ نکنید. به این فکر کنید چطور می‌توانید از دیگران مراقبت کنید و به آنها انرژی دهید، وقتی مراقب خودتان نیستید و انرژی لازم را ندارید؟

 

۵. در مقابل خودمان بخشنده باشیم.

گاهی مهم‌ترین دلیل تنش‌ها و ناراحتی‌ها و استرس‌ها انتظاری است که از خودمان داریم.

هدف‌هایتان را ساده‌تر بگیرید و آرام‌تر پیش بروید. پذیرای اشتباهاتتان باشید. خیلی وقت‌ها ما با اشتباهاتی که می‌کنیم و با گذر زمان، پدری و مادری را یاد می‌گیریم. همه چیز در کتاب‌ها نوشته نشده و ما هم به همه کتاب‌ها دسترسی نداریم!

اگر فکر می‌کنید که پدر و مادر ایده‌آل و بچه‌های ایده‌آل وجود دارند یا شما روزی می‌توانید ایده‌آل شوید اشتباه بزرگی می‌کنید و با این فکر جهنم بزرگی برای خودتان می‌سازید.

زیرا اگر این تصور را داشته باشیم هر بار که کمتر از انتظارمان ایده‌آل باشیم، خودمان را سرزنش می‌کنیم و باید بدانیم که از این سرزنش‌ها کودکانمان هیچ سودی نخواهند برد.

پس سعی نکنیم پدر و مادر ایده‌آلی باشیم؛ فقط کافی است تلاشمان را به‌کار بگیریم که حماقت‌های کمتری کنیم.

 

به طور قطع بهترین روش تربیتی که باید در مورد کودکان اتخاذ گردد، انضباط موثر است. انضباط موثر همه دانش و مهارتهای ما را به عنوان پدر یا مادر می طلبد. در هر گونه تعاملی میان ما و فرزندانمان؛ شکیبایی و درک به ما کمک می کند که وظیفه مان را انجام دهیم.

اگر ما معنی انضباط را در ذهن مان در تقدم قرار دهیم و فرزندانمان را راهنمایی کنیم که خود منضبط شوند، قادر خواهیم بود که تصویر واقعی انضباط را ترسیم کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۰۱:۱۸
زهرا داودی

سال‌هاست که بحران‌های اقتصادی در ایران و جهان و عدم ثبات اقتصادی در گوشه‌ و کنار دنیا و از جمله در جامعه خودمان، باعث شده بسیاری از مردان به یک شغل اکتفا نکنند یا مجبور شوند ساعات بیشتری اضافه کاری کنند تا بتوانند از پس مخارج خانواده برآیند.
 
چنین شرایط اقتصادی‌ای علاوه بر پدران، مادران را نیز جزو نان‌آوران خانواده قرار داده و باعث شده بسیاری از همسران همپای یکدیگر کار کنند تا بتوانند زندگی خوبی برای خود و فرزندانشان فراهم کنند.

این قضیه تبعات زیادی دارد که یکی از مهم‌ترین آنها این است که نقش پدر در خانواده کمرنگ می‌شود و نمی‌تواند نقش فعالی در تربیت فرزندان داشته باشد.

نقش پدر در تربیت فرزند

البته برخی پدران نیز با وجود اینکه وضعیت شغلی‌شان مناسب‌تر است و وقت آزاد بیشتری دارند، باز هم تصور می‌کنند تربیت بچه‌ها برعهده مادر است و نقش فعالی در تربیت بچه‌ها ایفا نمی‌کنند. برخلاف تصور آنها  پدران نقش مهمی را در روند تربیت فرزندان در جنبه های مختلف احساسی ، تحصیلی ، اعتماد بنفس ایفا می کنند . پدران می توانند شرح دهند که چگونه سلامت و احترام در روابط بر تربیت و تسکین شخصیت کودکان تاثیر و خروجی مثبتی را در برخورد با استرس دارد.

برای رشد یک کودک سالم و کامل از لحاظ روحی حضور هر دو والدین اهمیت دارد هرچند مادر بخش بزرگی از دنیای او را فرا می گیرد اما نقش پدر تربیت فرزند را به تکامل می رساند و نباید نادیده گرفته شود.


نقش مهر پدری در تربیت کودک

پدر از طرق مختلفی می‏تواند مهر خود را به فرزند بنمایاند. اما در دوران طفولیت نمایش مهر و محبت بیشتر از دو طریق محبت محسوس و با صراحت و محبت از طریق بازی قابل اجراست.

محبت محسوس و با صراحت

پدر باید محبت به کودک را از همان روزهای بعد از تولد آغاز نماید زیرا پدر نیز مانند مادر از طریق وراثت با کودک پیوند دارد و همین پیوند به وی امکان می‏دهد که در همان ایام نوزادی با فرزندش ارتباط برقرار نماید. نوازش طفل، اثری درازمدت در رابطه پدر و کودک دارد. ضمن آنکه موجب افزایش علاقه پدر به کودک نیز می‏گردد.

پدر در دوران شیرخوارگی می‏تواند با محبت کردن به کودک، او را به همراهی، مدیریت و حکمروایی خود عادت بدهد. پدری که در این دوران نسبت به طفل بی‏تفاوت بوده و بعد از گذشت دو، سه سال، تازه می‏خواهد در امر تربیت و پرورش کودک دخالت کند، توفیق کمتری می‏یابد زیرا کودک به دلیل نبود اُنس قبلی، با دیدن پدر به وجد نمی‏آید و شادمان نمی‏شود، در این صورت پدر چاره‏ای ندارد جز اینکه یا با زحمت بیشتری گذشته را جبران نماید و مورد اعتماد و محبوب کودک شود و یا آنکه راه آسان‏تری را برگزیند و تربیت را با خشونت درهم بیامیزد که راه دوم به هیچ وجه پسندیده نیست.

نقش پدر در تربیت فرزند

انرژی مثبت کلمات طیب و پسندیده، بر روح و روان کودک تأثیرگذاشته و احساس خوشایندی در او نسبت به گوینده ایجاد می‏کند. تعریف از کودک به تقویت عزت نفس او نیز کمک خواهد کرد.

از آنجا که پدر در نظر کودک مظهر قدرت و شجاعت است و معمولاً در نظر کودکان، پدر بیش از مادر از هیبت و ابهت برخوردار است، تعریف از کودک، توسط پدر برای او بسیار ارزشمند و لذت‏بخش خواهد بود. شایسته است که پدر در مسیر تربیت از عامل تعریف بهره گیرد و روح کودک را با نسیم کلمات نوازش دهد. اگر پدر قصد پند و نصیحت و یا انتقاد از کودک را دارد، ابتدا می‏تواند از طریق تعریف، فضای دوستانه‏ای را ایجاد نماید و زمینه را برای تأثیر بیشتر کلام خود مهیا سازد.

جملاتی همچون «از وقتی تو به دنیا آمده‏ای زندگی ما شیرین‏تر شده» و یا «تو گلی هستی که خداوند به ما هدیه داده است» چه احساسی در کودک می‏آفریند؟ آیا این‏گونه جملات در میزان حرف‏شنوی و همراهی کودک با پدر مؤثر نخواهد بود؟

البته تعریف و تمجید در صورتی مطلوب است که غیرواقعی و غیرمنطقی نباشد و کودک را دچار توهم و کبر و غرور نسازد. رعایت اندازه نیز در آن شرط است.

نکته مهم در محبت به فرزند دقت در اندازه و تشخیص جای درست برای محبت نمودن است.


بازی کردن پدر با کودک

بازی مجموعه فعالیت‏هایی است که کودکان به منظور سرگرمی، تفریح، فرار از غم و کدورت و کشف مجهولات بدان روی می ‏آورند  .

 پدر می‏بایست در ضمن بازی، هدف تربیتی خویش را مدنظر داشته و در سایه بازی به کودک درس بیاموزد. خلاقیت و تفکر را در او بوجود آورد، نه آنکه صرفاً کودک را هیجان‏زده نموده و فقط موجبات خنده و شادی او را فراهم آورد.

توجه به این اصل مهم تا حد زیادی نوع بازی‏ها را مشخص می‏نماید که متأسفانه کمتر به این مقوله در بازی با کودکان توجه می‏شود.

پدر از دو طریق عمده می‏تواند در مسیر بازی، مدیریت تربیتی خود را اعمال نموده و به نحوی مطلوب و مطابق با ویژگی‏های کودک، او را در مسیر هدایت سوق دهد. این دو طریق عبارتند از:

1 -  ایجاد زمینه و فضای مناسب برای بازی و تهیه اسباب‏ بازی‏های مفید.

پدر موظف است فضای سالمی را جهت بازی کودک فراهم نماید و به ایشان فرصت و مجال بازی بدهد. این فضای مناسب در اغلب خانواده‏ها، همان محیط خانه است اما در برخی خانواده‏ها که به دلیل کوچکی خانه و یا وجود فرد بیمار و ... امکان بازی کودکان در منزل نیست و مجبورند برای بازی به کوچه و یا پارک مراجعه کنند، این وظیفه پدر است که از سلامت محل اطمینان یافته و جای مناسب را برای بازی کودکان فراهم نماید. نه اینکه به بهانه نبودن جای مناسب دائماً مزاحم بازی کودکان شده و ایشان را مضطرب سازند. گاهی دیده می‏شود که برخی از والدین از روی خودخواهی و یا تفکر نادرستی که از تربیت دارند، مزاحم بازی کودکان می‏شوند. یا آنکه به بازی اطفال بها نمی‏دهند و حتی بعضاً بازی را عملی بیهوده و یا نوعی بدرفتاری و اهانت به خود دانسته و دائماً با ملامت و عکس‏العمل‏های منفی بازی اطفال را خراب می‏کنند. و به شدت موجب نفرت و ناراحتی و حتی ایجاد حس انتقام‏جویی در کودکان می‏شوند.

همچنین پدر موظف است با تهیه اسباب‏بازی‏های مناسب و بی‏خطر، طفل را جهت بازی بهتر و شاداب‏تر یاری نماید. در این خصوص بهتر است که نوع وسایل بازی به گونه ‏ای باشد که کودک با تلاش و فعالیت خود از آنها لذت ببرد تا هم انرژی بیشتری صرف بازی کند و هم از فکر و خلاقیت و ابتکار استفاده نماید.

نقش پدر در تربیت فرزند


2 - بازی با کودک و دخالت مستقیم در بازی

برای هر پدری با هر میزان از اطلاعات و فرهنگ، بازی کردن با کودک بهتر از ترک بازی است. گاهی تصور نادرست از مردانگی، بی‏حوصلگی و کسالت و یا خستگی و درگیری بیش از حد در مسائل کاری، پدر را از بازی با کودک باز می‏دارد و موجب ایجاد شکاف عاطفی بین پدر و کودک می‏گردد.

نقش پدر در تربیت فرزند

در بازی با کودک و دخالت مستقیم او در بازی توجه به سن کودک، توانایی‏ها و ظرفیت و افکار کودکانه ضروری است. شرکت دادن کودکان در بازی‏های سخت، ترسناک و یا بازی‏های ویژه افراد بزرگتر، موجب قویتر شدن و یا رشد عقلانی سریع‏تر کودک نمی‏شود بلکه ممکن است طفل را دچار تضاد و اختلال کند.


به طور کلی، سالم‌ترین محیط خانوادگی محیطی است که در آن پدر به عنوان فردی قوی، پرورش‌دهنده و مردانه نسبت به فرزندان و مادر آنها عمل کند، مادر نیز به عنوان زنی با طبیعت زنانه نسبت به فرزند و پدر خانواده رفتار کند.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۵۷
زهرا داودی

واژه تربیت کودک در واقع به معنای تعلیم و پرورش دادن کودک با استفاده از بسیاری از اصول ها می باشد. زمانی که والدین، کودکان خود را تربیت می کنند در واقع در حال آموزش آنان هستند و قالب های رفتاری و اصول فکری کودکان را شکل می دهند. به همین دلیل والدین با کنترل احساسات خود می توانند شرایط را بهتر مدیریت کنند و کودک را به طوری آموزش دهند تا در رویارویی با مشکلات آینده خود بهتر عمل نماید. از آنجایی که کودکان بخصوص در سنین پایینتر بسیار از والدین خود تاثیر می پذیرند، والدین با افزایش اطلاعات خود در مورد نحوه تربیت فرزندان، نحوه رویارویی با مشکلات مختلف دوران کودکی می توانند عملکرد بهتری در زمان رویارویی با مشکلات فرزندانشان داشته باشند.

تربیت فرزند

ما به عنوان والدین هوشمند، برای جلوگیری از لجبازی های کودکان چه کاری از دستمان برمی آید؟

چطور اعتماد فرزندانمان را جلب کنیم و به گونه ای رفتار کنیم که فرزندانمان پذیرای حرف ما باشد؟

زمانی که کودک شما بد رفتاری می کند چی کاری باید انجام دهید؟ اکثرا والدین این رفتار کودکشان را نادیده می گیرند ولی به هیچ وجه کار درستی نیست. فرزندان همیشه به راهنمایی های والدین خود نیاز دارند. زمانی که شما با عصبانیت آنها را راهنمایی می کنید فرزندانتان راهنمایی های شما را قبول نمی کنند. به لحاظ روانشناسی شما جز خودتان نمی توانید هیچ فردی دیگری را کنترل یا تغییر دهید. زمانی که شما رفتار خودتان را تغییر دهید به طبع رفتار فرزندان شما نیز تغییر خواهد کرد و با این کار می توانید در تربیت فرزندانتان بسیار موفق تر عمل کنید. این جمله به این معنی نیست که شما چیزهایی را تحمل کنید که قبلا در زمان مواجه با آن بسیار عصبانی می شدید و یا واکنش شدیدی نشان می دادید اما می توانید به دلیل این عصبانیتتان کودک خود را تنبیه نکنید و یا حتی با استفاده از رفتار های درست کودکتان را متوجه رفتار اشتباهش بکنید

کلید اصلی شیوه تربیتی مناسب درک شخصیت خلق و خوی کودک است تا در کنار آن بتوانید استعدادها و تمایلات او را بهتر شناسایی کنید. میزان عشق و محبت و محدودیت هایی که در مورد تربیت کودکان به میان می آید، با نحوه برخوردی که والدین با فرزندان خود دارند، ارتباط مستقیمی دارد،اما شیوه های تربیتی کودکان منحصربه فرد نبوده و نمی توان یکی را برای هر کودکی انتخاب کرد. به هر حال شیوه های متفاوتی هستند که همه پدر و مادرها باید از آن ها آگاهی داشته باشند.Description: تربیت کودک

بر اساس تحقیقاتی که در زمینه نحوه برخورد با کودکان انجام شده، محققان به 4 شیوه تربیت دست پیدا کرده اند:

-1محبت کم، محدودیت کم

-2محبت کم، محدودیت زیاد

-3محبت زیاد، محدودیت کم

-4محبت زیاد، محدودیت زیاد

اگر بخواهیم در یک کلام این روش ها را تشریح کنیم، می توانیم بگوییم واکنش غیرفعال هیچ کاری از پیش نمی برد، واکنش متعادل، شما و فرزند را به نتیجه دلخواه رسانده و هر دو موفق خواهید بود و واکنش پرخاشگرانه نیز در نهایت به کتک خوردن کودک می انجامد.

به هر حال همه پدر و مادرها به نحوی از این چهار روش استفاده می کنند و با بهره گیری از الگوهای رفتاری متفاوت، عشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت ها، آن ها را در مسیر درست قرار می دهند. در حقیقت نتیجه تمام این تلاش ها رسیدن به تعادل است که هم در زمینه محدودیت ها و هم در زمینه محبت کردن باید مورد تامل و بررسی قرار گیرد

اگر شما از شیوه محبت زیاد در تربیت کودکان خود استفاده می کنید، بنابراین به تبعیت از این روش باید بیشتر با آن ها صحبت کنید، وقت بیشتری را با آن ها صرف کنید و با دلیل و منطق برخورد کنید.

از سوی دیگر، والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد استفاده می کنند، باید قبول کنند که قدری دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. این روش به زمان های قدیم، هنگامی که کودکان را تنبیه بدنی می کردند، باز می گردد. به هر حال هر گزینه ای را که انتخاب می کنید همواره باید به خاطر داشته باشید که هدف شما از تربیت کودکان، آموزش احترام گذاشتن متقابل به آن ها و آماده کردن آن ها برای پیروی از قوانین اجتماعی است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۲
زهرا داودی